روی گونه ی او دست کشید.دو چشم او را بوسید.
سرخ شد و سر پایین انداخت.
با دست راست موهای او را از رو پیشانی اش پس زد:خجالت نکش.
تکه شیرینی ی گوشه ی لب اش را با ناخن کند.
-دست خودم نیست.شیرینی دوست دارم.
-دردت که نگرفت؟
-نه.دستت درد نکنه.
روی گونه ی او دست کشید.دو چشم او را بوسید.
سرخ شد و سر پایین انداخت.
با دست راست موهای او را از رو پیشانی اش پس زد:خجالت نکش.
تکه شیرینی ی گوشه ی لب اش را با ناخن کند.
-دست خودم نیست.شیرینی دوست دارم.
-دردت که نگرفت؟
-نه.دستت درد نکنه.