به هر دری که زدم سری شکسته شد / به هرجا که سر زدم دری بسته شد
نه دگر در زنم به سر نه دگر سر زنم به دری / که روح در به درم از سر و در زدن خسته شد.
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
جز من اگر عاشق شیداست بگو / ور میل دست به جانب ماست بگو
ور هیچ مرا در دل تو جاست بگو / گر هست بگو نیست بگو راست بگو.
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
بسترم صدف خالی یک تنهاییست ، و تو چون مروارید گردن آویز کسان دگری!
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
عاشقی با قلب من بیگانه شد / خنده از لب رفت و یک افسانه شد
حس و حالی بعد عشق آمد پدید / بعد آنشب زندگی غمخانه شد.
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
سایه ام امشب ز تنهایی مرا همراه نیست / گر در این خلوت بمیرم هیچ کس آگاه نیست
من دراین دنیا به جز سایه ندارم همدمی / این رفیق نیمه راه هم گاه هست و گاه نیست.
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
غربت آن نیست که تنها باشی ، فارغ از فتنه فردا باشی
غربت آن است که چون قطره ی آب در پی دریا باشی
غربت آن است که مثل من و دل در میان همه کس یکه و تنها باشی.
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
گر بدانم نیستی غمی نیست ز تنهایی …. اینکه هستی و تنهایم غم دارم.
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
دلی بستم به آن عهدی که بستی ، تو آخر هردو را باهم شکستی.
* * * * *