آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرابی وفا حالا که من افتادهام از پا چرانوشداروئی و بعد از مرگ سهراب آمدیسنگدل این زودتر میخواستی حالا چرا
درباره
کوتاه ,
آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرابی وفا حالا که من افتادهام از پا چرانوشداروئی و بعد از مرگ سهراب آمدیسنگدل این زودتر میخواستی حالا چرا
من امشب تا سحر خوابم نخواهد بردهمه اندیشه ام اندیشه فرداستوجودم از تمنای تو سرشار استزمان در بستر شب خواب و بیدار است